استراژی سئو در دیجیتال مارکتینگ

انتخاب درست استراتژی سئو در دیجیتال مارکتینگ دارای اهمیت فراوانی می باشد. به بررسی چندین استراتژی می پردازیم و مزایا و معایب هر کدام را مطرح می کنیم.

در انتخاب استراتژی مناسب به منظور بهینه سازی محتوا سایت باید انواع استراتژی های را در نظر گرفت؛ نقاط قوت و ضعف آنها را بررسی نمود و در نهایت بهترین استراتژی برای کسب و کارمان و یا ترکیبی از آنها را انتخاب نماییم.
به این نکته توجه کنید که در نتیجه سئو سایت ، نام تجاری خود را نیز بهینه کنید. در ادامه استراتژی های مختلف سئو را بررسی می کنیم.

ترافیک سایت مهم تر است یا ارتباط کلمات استفاده شده با سایت شما؟
مطمئنا به این فکر می کنید که استفاده از کلمات مرتبط با کسب و کار شما بسیار پر اهمیت می باشد. در واقع استراتژی سئو که در آن کلمات کلیدی مرتبط در نظر گرفته نشده، ضعف بزرگی دارد.
فرض کنید سایت شما ترافیک بالایی از بازدید کنندگان را داشته باشد اما هیچ کدام از این بازدید کنندگان، علاقه ای به محصولات شما نداشته باشند. این امر به راستی برای کسب و کار شما بی فایده خواهد بود.
در واقع ترافیک بالا، زمانی تاثیر مستقیم در رونق کسب و کار شما خواهد داشت که منجر
به خرید گردد.
حال می خواهیم حالت های مختلف را بررسی کنیم:

مزایای رویکرد ترافیک بالا، از طریق کلماتی که ارتباط پایین با متن دارند
این حقیقت وجود دارد که هرچه ترافیک بالاتر باشد، شانس شما برای گرفتن لینک های واقعی از بازدیدکنندگان بیشتر است.
ترافیک بالا به این معناست که افرادی که ممکن است به محصولات شما علاقمند باشند از اجناس شما دیدن می کنند. بنابراین شاید سریعا خرید صورت نگیرد. اما اگر سایت شما دارای ویژگی هایی مثل " طراحی سایت حرفه ای – ورود محتوا جذاب و با کیفیت که توضیح کاملی از محصولات را ارائه می نماید" باشد. در ذهن مخاطب باقی خواهد ماند. با برند شما آشنا شده و در آینده ممکن است تبدیل به مشتری شما شده و یا محصولات شما را چه از طریق اشتراک گذاری اجتماعی و یا به صورت شخصی، به دیگران معرفی نماید.
حجم ترافیک بیشتر بدین معنی است که نتایج قابل توجهی بازدید کننده از طریق موتور جستجو و رویکردهای مشابه به دست می آید.
ترافیک بالا در نهایت می تواند منجر به افزایش تعداد بازدید های مربوطه شود حتی اگر نسبت بازدید ها منجر به خرید، از حالت "استفاده از کلمات کلیدی مرتبط کمتر" باشد.
استراتژی ترافیک بالا می توانند افرادی را که مشتری بالقوه محصولات شما هستند را به سمت وب سایت شما هدایت نماید، و این افراد ممکن است در نهایت به محصول شما توجه کنند. (اغلب به روش های غیرقابل پیش بینی.)
 

معایب رویکرد ترافیک بالا
کلمات کلیدی که منجر به ترافیک بالا برای سایت شما می شود؛ اغلب بسیار رقابتی هستند.( حتی زمانی که ارتباط کمتری با کسب و کار شما داشته باشند.) ساده ترین کلمات کلیدی برای رتبه بندی آنهایی هستند که دارای ظرفیت ترافیک محدود و مخاطبان با نیازهای خیلی ویژه هستند.
نرخ های تبدیل(تعداد بازدید کنندگانی که از شما خرید می کنند تقسیم بر تعداد کل بازدید کنندگان) ضعیف، در استراتژی های ترافیکی بالا سرمایه گذاری برای این روش را محدود می کنند. به این دلیل که شما به میزانی که هزینه می کنید؛ بازگشت سرمایه نخواهید داشت.
این که شما فقط بر روی کلمات کلیدی تمرکز کنید که ترافیک بالایی برای سایت شما به ارمغان خواهد آورد؛ می تواند خودخواهانه باشد یا پیام نام تجاری شما را کمرنگ جلوه دهد.

مزایای رویکرد ارتباط بالا، ترافیک پایین
- نرخ تبدیل بسیار بالاتر برای راهنمایی نسل ها و فروش(به دلیل اینکه شما افرادی که قصد خرید دارند به سایت خود جذب می کنید)
- در این حالت می توانید حتی با استفاده از کلمات کلیدی که رقابت کمتری دارند به هدف خود یعنی فروش محصولاتتان، برسید.
- تاثیر روانشناختی بیشتر روی بازدیدکنندگانی که به احتمال زیاد در نهایت محصول شما را می خرند، منجر به پیوستگی نام تجاری قوی تری می شود.
- طرفداران مشتاق ترنام تجاری
- کاربری که از طریق لینک های مرتبط وارد سایت شما می شود؛ با متنی که کاملا در راستا نیازشان است روبه رو خواهند شد.
معایب رویکرد ارتباط بالا
کلمات کلیدی بسیار مرتبط با کسب و کار شما اگر نرخ تبدیل بالا داشته باشند می توانند به اندازه کلمات کلیدی با ترافیک بالا رقابتی باشند.( تعداد بازدید زیاد همیشه به این معنی نیست که کلمه کلیدی مرتبط سرچ شده است.)
ممکن است درجه بندی درست ارتباط کلمات کلیدی با کسب و کار دشوار باشد.
تمرکز زیاد روی مجموعه محدودی از موضوعات ممکن است اعتبار به دست آمده نام تجاری تان را کاهش دهد.

مصرف کننده در مقابل صاحب نفوذ

واضح است که مخاطبین کنونی شما باید افرادی باشند که در نهایت محصولات شما را خواهند خرید.
با این حال، لازم است این حقیقت را در نظر داشته باشید که افراد صاحب نفوذ با قدرت ارتباط با ما که محتوای ما را به اشتراک می گذارند و ما را به مخاطبان گسترده تری معرفی می کنند به عنوان یک عامل به همان اندازه مهم هستند.
موضوع مرتبط تر این سوال است که آیا ما برای یک صنعت می نویسیم یا برای مجموعه ای از علاقه ها.
من بیشتر از همه مجموعه ای از منافع را با مصرف کنندگان، صنعت و افراد صاحب نفوذ در نظر می گیرم اما به خاطر داشته باشید که در اینجا ممکن است کمی ابهام متقابل وجود داشته باشد.
اگر شما در B2B کار کنید مسائل کمی متفاوت هستند اما بیشتر آنچه در مورد مصرف کننده به کار می رود مربوط به کسب و کارهایی است که مشتریان شما هستند در حالی که عنوان صاحب نفوذ به رهبران تفکر صنعت شما و صنایع مشتریان شما اطلاق می شود و همچنین تجارتهایی که خدمات مشابه به خودتان ارائه می دهند را در بر می گیرد.

مزایای یک صاحب نفوذ، رویکرد صنعت گرا

"نوشتن برای وبلاگ نویس ها، روزنامه نگاران و صنعتی که در آن رقابت می کنید " استراتژی ای است که احتمال بیشتری برای به دست آوردن لینک های معتبر در آن وجود دارد. چون اینها افرادی هستند که صاحب سایتهای معتبر می باشند و اغلب آنها مایلند که منابع را ذکر کنند، شما هنوز هم می توانید مقادیر بالایی از اختیار سئو را با محتوایی که این افراد را هدف قرار می دهد انتخاب کنید.
به همین ترتیب در تولید محتوا برای این مخاطبان احتمال بیشتری برای به اشتراک گذاشته شدن نتایج در شبکه های اجتماعی وجود دارد.
محتوای متمرکز بر افراد صاحب نفوذ ، فرصت کسب درآمد از لینک های مشترک و حتی تجارتهای مشارکتی و فرصتهای B2Bمی تواند نقطه پرشی برای محتوای مشارکتی باشد که ممکن است آنها را در نظر نگرفته باشید.

معایب رویکرد صاحب نفوذ
افراد صاحب نفوذی که می توانند به مخاطبان و کسب و کار شما رونق ببخشند در واقع همان رقیبان شما می باشند.
محتوای متمرکز بر صنعت ممکن است لزوما مناسب مصرف کنندگان شما نباشد و حتی آنها را دلسرد کند.
مزایای رویکرد مصرف کننده، متمرکز بر علاقه
نوشتن برای مصرف کننده ظاهر واقع بینانه ای در ذهن مردمی که واقعا محصولات شما را خواهند خرید ثبت می کند.
ایجاد تاثیر عملی مستقیم بر زندگی مصرف کنندگان قبل از اینکه حتی آنها محصولی از شما بخرند به این معناست که احتمال بیشتری وجود دارد به شما اعتماد کنند و محصولات شما را بخرند.
محتوای متمرکز بر مصرف کننده به طور کلی ظرفیت ترافیکی بالاتری دارد.

معایب رویکرد مصرف کننده
مصرف کنندگان به ندرت سیستم عامل هایی با لینکهای دنبال شده دارند که می توانند به سئوی شما کمک کنند و به ندرت شما را به مخاطبان گسترده متصل می نمایند.
محتوای متمرکز بر مصرف کننده به خصوص زمانی که کاربران قوی را ارزیابی نمی کند؛ می تواند در سطح مقدماتی روی صاحب نفوذها موثر واقع شود و بنابراین ارزشش را ندارد.
گرایش در برابر نوگرایی
انتخاب بین محتوایی که به تمایل مردم به نوآوری بها می دهد و محتوایی که در طول زمان ماندگاری دارد و در واقع همیشه مخاطب پسند است؛ ممکن است دشوار باشد.
سرمایه گذاری بیشتر روی یک نوع محتوا همیشه به معنای سرمایه گذاری کمتر در دیگری است.
چه میزان از هرکدام برای تعادل مناسب شماست؟

مزایای محتوا در مورد موضوعات مورد علاقه

تمرکز روی موضوعات مورد علاقه به شما اجازه می دهد که در بخشی از مکالمات در حال پیش روی باشید که دارای مزایای آشکار سئو در زمینه به دست آوردن لینک ها و تعاملاتی است که به تسلط طولانی مدت شما در موتورهای جستجو می انجامد.
اگر شما یکی از نخستین افرادی هستید که با موضوعی رایج مواجه هستید، بعید است که رقبای شما بتوانند قبل از آنکه علاقه به موضوع فروکش کند از شما سبقت بگیرند.
موضوعات نوظهور مخصوصا آنهایی که توسط سایتهای خبری بزرگ بررسی نشده اند رقابت محدودی دارند و سئو بیشتر به تازه بودن تحریف اهمیت می دهد، و سایت هایی با سئوی بالا شانس بیشتری برای رتبه بندی دارند.

مزایای محتوا با موضوعات جدید
از آنجا که محتوای جدید هر ماه ترافیک به دست می آورد به شما اجازه می دهد به طور کلی ترافیک ماهانه خود را فقط با تولید محتوای جدید بسازید به جای آنکه نیاز پیدا کنید هر ماه موضوعات مهم تری را دنبال کنید.
از آنجا که این منبع ، منبعی تکراری برای ترافیک است شما آزادی بیشتری دارید که آن را به روز رسانی کنید ، با آن آزمایش کنید،امتحانش کنید و آن را برای تبدیل،ارتباط و ظرفیت ترافیکی بهینه سازی کنید.
از انجا که محصولات شما برای حل مشکلاتی که ادامه خواهند یافت طراحی شده اند و محتوای همیشه جدید طراحی شده تا مشکلاتی که ادامه خواهند یافت را حل کند ، ارتباط بین محتوای همیشه جدید و فروش ها اغلب مستقیم تر است، حتی برای موضوعاتی که بازار فروش بالایی دارند.

معایب رویکرد نوگرایانه
ممکن است جلب توجه صاحب نفوذها برای یک موضوع نوگرایانه بدون معرفی اطلاعات جدید مثل یک نظر سنجی یا پژوهش نوآورانه دشوار باشد. و از آنجا که ممکن است دیگران موضوعات را از پیش تحت پوشش قرار داده باشند سبقت گرفتن در رقابت دشوار می شود. مزیت محتوای نوگرایانه برای افرادی که اولین بار آن را نوشتند این است که مانعی برای هر کسی که می خواهد به موضوع بپردازد به حساب می آید.
معمولا لازم است محتوای نوگرایانه جامع تر، عمیق تر و دقیق تراز موضوعات مورد علاقه باشد که می تواند سرمایه گذاری منابع بیشتری را شامل شود.

نتیجه
هر نام تجاری متفاوت است، و استراتژی "همه چیز در تعادل " به اندازه کافی ویژه نیست. تناسب بالا را هنگامی که استراتژی سئوی را انتخاب کنید که نام تجاری تان را توسعه می دهید.